مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۰۰۷: دوش همه شب دوش همه شب گشتم من بر بام حبیبی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش همه شب دوش همه شب گشتم من بر بام حبیبی اختر و گردون اختر و گردون برده ز زهره جام حبیبی جمله جان ها جمله جان ها بسته پر و پا بسته پر و پا همچو دل من همچو دل من دلخوش اندر دام حبیبی دام تو خوشتر دام تو خوشتر از می احمر وز زر اخضر از زر پخته از زر پخته نادره تر بد خام حبیبی نور رخ شه نور رخ شه حسرت صد مه رهزن صد ره صبح سعادت صبح سعادت درج شده در شام حبیبی مخزن قارون مخزن قارون اختر گردون ملک همایون گر بدهد جان گر بدهد جان او نگزارد وام حبیبی عام شده ست این عام شده ست این نظم سخن ها لیک تو این بین ای شده قربان ای شده قربان خاص جهان در عام حبیبی مولانا بلخی