مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۹۹۴: ای نای خوش نوای که دلدار و دلخوشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای نای خوش نوای که دلدار و دلخوشی دم می دهی تو گرم و دم سرد می کشی خالی است اندرون تو از بند لاجرم خالی کننده دل و جان مشوشی نقشی کنی به صورت معشوق هر کسی هر چند امیی تو به معنی منقشی ای صورت حقایق کل در چه پرده ای سر برزن از میانه نی چون شکروشی نه چشم گشته ای تو و ده گوش گشته جان دردم به شش جهت که تو دمساز هر ششی ای نای سربریده بگو سر بی زبان خوش می چشان ز حلق از آن دم که می چشی آتش فتاد در نی و عالم گرفت دود زیرا ندای عشق ز نی هست آتشی بنواز سر لیلی و مجنون ز عشق خویش دل را چه لذتی تو و جان را چه مفرشی بویی است در دم تو ز تبریز لاجرم بس دل که می ربایی از حسن و از کشی مولانا بلخی