مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۹۵۲: گر از شراب دوشین در سر خمار داری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر از شراب دوشین در سر خمار داری بگذار جام ما را با این چه کار داری ور تازه ای نه دوشین بنشین بیا بنوش این تا از خیال پیشین زنهار سر نخاری تا سنگ را پرستی از دیگران گسستی دریا تو را نشاید گر سیل یاد آری در بارگاه خاقان سودای پرنفاقان زنبیل هر گدایی در پیش شهریاری فهرست یاد کینی با لطف ساتکینی اندر بهشت وآنگه در شعله های ناری زین سر اگر ببینی مویی ز خوب چینی نی پرده زیر ماند نی نعره های زاری نی غوره ای بجوشی نی سرکه ای فروشی الا شراب نوشی انگور می فشاری انگور این وجودت افشردن تو سودت انگار کین نبودت تا چند مهر کاری وقتی که دررمیدی تو سوی شمس تبریز آن جا خدای داند کاندر چه لاله زاری مولانا بلخی