مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۹۲۹: ای خیالی که به دل میگذری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خیالی که به دل می گذری نی خیالی نی پری نی بشری اثر پای تو را می جویم نه زمین و نه فلک می سپری گر ز تو باخبران بی خبرند نه تو از بی خبران باخبری مونس و یار دلی یا تو دلی تو مقیم نظری یا نظری ایها الخاطر فی مکرمه قف زمانا بخداء البصر لا تعجل به مرور و نوی بدل اللیل بضؤ السحر حسن تدبیرک قد صاغ لنا الهیولی به حسان الصور گر صور جان و هیولی خرد است عشق تو دیگر و تو خود دگری این هیولی پدر صورت هاست ای تو کرده پدران را پدری نی هیولای همه آبی بود چه کند آب چو آبش ببری گر هیولا و صور جان افزاست دگرم عشوه مده تو دگری از هیولا است صور ریگ روان ریگ را هرزه چرا می شمری مولانا بلخی