مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۸۸۰: به حق و حرمت آنک همگان را جانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به حق و حرمت آنک همگان را جانی قدحی پر کن از آنک صفتش می دانی همه را زیر و زبر کن نه زبر مان و نه زیر تا بدانند که امروز در این میدانی آتش باده بزن در بنه شرم و حیا دل مستان بگرفت از طرب پنهانی وقت آن شد که دل رفته به ما بازآری عقل ها را چو کبوتربچگان پرانی نکته می گویی در حلقه مستان خراب خوش بود گنج که درتابد در ویرانی می جوشیده بر این سوختگان گردان کن پیش خامان بنه آن قلیه و آن بورانی چه شدم من تو بگو هم که چه دانم شده ای کی بگوید لب تو حرف بدین آسانی مولانا بلخی