مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۸۷۹: ننگ هر قافله در شش دره ابلیسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ننگ هر قافله در شش دره ابلیسی تو به هر نیت خود مسخره ابلیسی از برای علف دیو تو قربان تنی بز دیوی تو مگر یا بره ابلیسی سره مردا چه پشیمان شده ای گردن نه که در این خوردن سیلی سره ابلیسی شلغم پخته تو امید ببر زان تره زار ز آنک در خدمت نان چون تره ابلیسی نان ببینی تو و حیزانه درافتی در رو عاشق نطفه دیو و نره ابلیسی نیت روزه کنی توبره گوید کای خر سر فروکن خر باتوبره ابلیسی از حقیقت خبرت نیست که چون خواهد بود تو بدان علم و هنر قوصره ابلیسی در غم فربهی گوشت تو لاغر گشتی ناله برداشته چون حنجره ابلیسی کفر و ایمان چه می خور چو سگان قی می کن ز آنک تو مؤمنه و کافره ابلیسی تا دم مرگ و دم غرغره چون سرکه بد ترش و گنده تو چون غرغره ابلیسی گرد آن دایره گرده و خوان پر چو مگس تا قیامت تو که از دایره ابلیسی مولانا بلخی