مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۸۷۶: شکنی شیشه مردم گرو از من گیری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شکنی شیشه مردم گرو از من گیری همه شب عهد کنی روز شکستن گیری شیری و شیرشکن کینه ز خرگوش مکش قادری که شکنی شیر و تهمتن گیری ای سلیمان که به فرمانت بود دیو و پری بی گنه مور چرا بر سر خرمن گیری ننگری هیچ غنی را و یکی عوری را خوش گریبان کشی و گوشه دامن گیری هین مترس ای دل از آن جور که مؤمن آن جاست ای دل ار عاقلی آرام به مؤمن گیری ترک یک قطره کنی ماهی دریا باشی ترک یک حبه کنی ملکت مخزن گیری دور از آبی تو چو روغن چو همه او نشوی چون شدی او پس از آن آب ز روغن گیری ننگ مردانی اگر او به جفا نیزه کشد به سوی او نروی و پی جوشن گیری مولانا بلخی