مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۸۲۷: بده ای دوست شرابی که خدایی است خدایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بده ای دوست شرابی که خدایی است خدایی نه در او رنج خماری نه در او خوف جدایی چو دهان نیست مکانش همه اجزاش دهانش ز زمین نیست نباتش که سمایی است سمایی ببرد بو خبر آن کس که بود جان مقدس نبود مرده که کرکس کندش مرده ربایی به دل طور درآید ز حجر نور برآید چو شود موسی عمران ارنی گو به سقایی می لعل رمضانی ز قدح های نهانی که به هر جات بگیرد تو ندانی که کجایی رمضان خسته خود را و دهان بسته خود را تو مپندار کز آن می نکند روح فزایی مولانا بلخی