مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۸۱۸: صنما چونک فریبی همه عیار فریبی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صنما چونک فریبی همه عیار فریبی صنما چون همه جانی دل هشیار فریبی سحری چون قمر آیی به خرابات درآیی بت و بتخانه بسوزی دل و دلدار فریبی دل آشفته نگیری خرد خفته نگیری تو بدان نرگس خفته همه بیدار فریبی ز غمت سنگ گدازد رمه با گرگ بسازد رمه و گرگ و شبان را تو به یک بار فریبی چه کنم جان و بدن را چه کنم قوت تن را که تو جبار جهانی همه بیمار فریبی قمر زنگی شب را تو کنی رومی مه رو همه کوران سیه را تو به انوار فریبی همه را گوش بگیری شنوایی برسانی همه را چشم گشایی و به دیدار فریبی تو نه آنی که فریبی ز کسی صرفه بجویی تو همه لطف و عطایی تو به ایثار فریبی تو صلاح دل و دینی تو در این لطف چنینی که کمین خار فنا را سوی گلزار فریبی مولانا بلخی