مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۷۸۵: گر من از اسرار عشقش نیک دانا بودمی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر من از اسرار عشقش نیک دانا بودمی اندر آن یغما رفیق ترک یغما بودمی ور چو چشم خونی او بودمی من فتنه جوی در میان حلقه های شور و غوغا بودمی گر ضمیر هر خسی ما را نخستی در جهان در سر و دل ها روان مانند سودا بودمی گر نه هر روزی ز برجی سر فروکردی مهم جا نگردانیدمی هرگز به یک جا بودمی من نکردم جلدیی با عشق او کان آتشش آب کردی مر مرا گر سنگ خارا بودمی گر نکاهیدی وجودم هر دمی از درد عشق من نه عاشق بودمی من کارافزا بودمی گر نه موج عشق شمس الدین تبریزی بدی کو مرا بر می کشد در قعر دریا بودمی مولانا بلخی