مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۷۸۲: گر شراب عشق کار جان حیوانیستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر شراب عشق کار جان حیوانیستی عشق شمس الدین به عالم فاش و یک سانیستی گر نه در انوار غیرت غرق بودی عشق او حلقه گوش روان و جان انسانیستی گر نبودی بزم شمس الدین برون از هر دو کون جام او بر خاک همچون ابر نیسانیستی ابر نیسان خود چه باشد نزد بحر فضل او قاف تا قاف از میش خود موج طوفانیستی آفتاب و ماه را خود کی بدی زهره شعاع گر نه در رشک خدا سیماش پنهانیستی گر جمالش ماجرا کردی میان یوسفان یوسف مصری ابد پابند و زندانیستی گر نه از لطفش بپرهیزیدمی من گفتمی کز بهشت لطف او فردوس ریحانیستی نفس سگ دندان برآوردی گزیدی پای جان ساقیا گر نه می سرتیز دندانیستی جام همچون شمع را بر آتش می برفروز پس بسوز این عقل را گر بیت احزانیستی درکش آن معشوقه بدمست را در بزم ما کو ز مکر و عشوه ها گوییی که دستانیستی پس ز جام شمس تبریزی بده یک جرعه ای بعد از آن مر عاشقان را وقت حیرانیستی مولانا بلخی