مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۷۷۰: رخها بنگر تو زعفرانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رخ ها بنگر تو زعفرانی کز درد همی دهد نشانی شهری بنگر ز درد رنجور چون باغ به موسم خزانی این درد ز غصه فراق است از هیبت حکم آسمانی بیم است فلک سیاه گردد از آتش و ناله نهانی دوزخ بنگر که سر برآورد ناگه ز میان شادمانی برخاست غریو جان ز هر سو هان ای کس بی کسان تو دانی فرمود که این فراق فانی است افغان ز فراق جاودانی یا رب چه شود اگر تو ما را از هر دو فراق وارهانی این گفته و بسته شد دهانم باقی تو بگو اگر توانی مولانا بلخی