مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۷۶۶: ای بیتو محال جان فزایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای بی تو محال جان فزایی وی در دل و جان ما کجایی گر نیم شبی زنان و گویان سرمست ز کوی ما درآیی جان پیش کشیم و جان چه باشد آخر نه تو جان جان مایی در بام فلک درافتد آتش گر بر سر بام خود برآیی با روی تو کیست قرص خورشید تا لاف زند ز روشنایی هم چشمی و هم چراغ ما را هم دفع بلا و هم بلایی در دیده ناامید هر دم ای دیده دل چه می نمایی ای بلبل مست از فغانت می آید بوی آشنایی می نال که ناله مرهم آمد بر زخم جراحت جدایی تا کشف شود ز ناله تو چیزی ز حقیقت خدایی مولانا بلخی