مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۷۳۱: بشنیده بدم که جان جانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بشنیده بدم که جان جانی آنی و هزار همچنانی از خلق نشان تو شنیدم کفو تو نبود آن نشانی الحمد شدم ز حمد گفتن تا بوک بدان لبم بخوانی جان دید کسی بدین لطیفی کس دید روان بدین روانی ای قوت قلوب همچو معنی وی صورت تو به از معانی ای گشته ز لامکان حقایق از لذت کان تو مکانی ای شاه و وزیر را سعادت وی عالم پیر را جوانی آن جان که از این جهان جهان بود کردیش تو باز این جهانی جانی چو تو باشد این جهان را باقی بود این جهان فانی جان چرب زبان توست اما نبود به لسان تو لسانی مولانا بلخی