ظهیر فاریابی
غزل ها
شمارهٔ ۱: دلم چون بر سر زلف تو جان بست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم چون بر سر زلف تو جان بست برو عشقت در هر دو جهان بست سر زلفت چو زین حالت خبر یافت به قصد جان من جان در میان بست تو را کاین رسم و آیین باشد ای جان چه بار از وصل تو بر خر توان بست؟ لطافت در جهان روی تو آورد صبا چیزی از آن بر گلستان بست شکر در نی چو خطت سبز و تردید از آن خود را در آن شیرین دهان بست لبت را لعل خوانم نه ز کان خون ز سودای لبت در عرق کان بست ندانم تا چه می خوانی تو زان لب مرا باری در آن معنی زبان بست دری کز فتنه بر روی تو بگشود به دست معدلت صاحب قران بست ظهیر فاریابی