مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۷۰۳: ز مهجوران نمیجویی نشانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز مهجوران نمی جویی نشانی کجا رفت آن وفا و مهربانی در این خشکی هجران ماهیانند بیا ای آب بحر زندگانی برون آب ماهی چند ماند چه گویم من نمی دانم تو دانی کی باشم من که مانم یا نمانم تو را خواهم که در عالم بمانی هزاران جان ما و بهتر از ما فدای تو که جان جان جانی مرا گویی خمش نی توبه کردی که بگذاری طریق بی زبانی به خاک پای تو باخود نبودم ز مستی و شراب و سرگرانی به خاموشی به از خنبی نباشم نمی ماند می اندر خم نهانی شراب عشق جوشانتر شرابی است که آن یک دم بود این جاودانی رخ چون ارغوانش آن کند آن که صد خم شراب ارغوانی دگر وصف لبش دارم ولیکن دهان تو بسوزد گر بخوانی عجب مرغابی آمد جان عاشق که آرد آب ز آتش ارمغانی ز آتش یافت تشنه ذوق آبش کند آتش به آبش نردبانی مولانا بلخی