مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۷۰۲: مگیر ای ساقی از مستان کرانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مگیر ای ساقی از مستان کرانی که کم یابی گرانی بی گرانی بیا ای سرو گلرخ سوی گلشن که به از سرو نبود سایه بانی چو نور از ناودان چشم ریزد یقین بی بام نبود ناودانی عجب آن بام بالای چه خانه ست مبارک جا مبارک خاندانی که را بود این گمان که بازیابیم نشانی زین چنین فتنه نشانی دلی که چون شفق غرقاب خون بود پر از خورشید شد چون آسمانی ز حرص این شکم پهلو تهی کن که تا پهلو زنی با پهلوانی عجب ننگت نمی آید برادر ز جانی کو بود محتاج نانی که آب زندگانی گفت ما را که جز دکان نان داری دکانی مولانا بلخی