مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۶۷۸: اگر خورشید جاویدان نگشتی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر خورشید جاویدان نگشتی درخت و رخت بازرگان نگشتی دو دست کفشگر گر ساکنستی همیشه گربه در انبان نگشتی اگر نه عشوه های باد بودی سر شاخ گل خندان نگشتی چه گویم گر نبودی آن که دانی به هر دم این نگشتی آن نگشتی فلک چتر است و سلطان عقل کلی نگشتی چتر اگر سلطان نگشتی اگر آواز سرهنگان نبودی نگشتی اختر و کیوان نگشتی کریمی گر ندادی ابر و باران یکی جرعه به گرد خوان نگشتی درونت گر نبودی کیمیاگر به هر دم خون و بلغم جان نگشتی نهان از عالم ار نی عالمستی دل تاریک تو میدان نگشتی نهان دار این سخن را ز آنک زرها اگر پنهان نبودی کان نگشتی مولانا بلخی