مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۶۷۲: دلا در روزه مهمان خدایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلا در روزه مهمان خدایی طعام آسمانی را سرایی در این مه چون در دوزخ ببندی هزاران در ز جنت برگشایی نخواهد ماند این یخ زود بفروش بیاموز از خدا این کدخدایی برون کن خرقه کان زین چار رقعه ست ترابی آتشی آبی هوایی برهنه کن تو جزو جان و بنما ز خرقه گر به کل بیرون نیایی بیامد جان که عذر عشق خواهد که عفوم کن که جان عذرهایی در این مه عذر ما بپذیر ای عشق خطا کردیم ای ترک خطایی به خنده گوید او دستت گرفتم که می دانم که بس بی دست و پایی تو را پرهیز فرمودم طبیبم که تو رنجور این خوف و رجایی بکن پرهیز تا شربت بسازم که تا دور ابد باخود نیایی خمش کردم که شرحش عشق گوید که گفت او است جان را جان فزایی مولانا بلخی