مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۶۶۵: صلا ای صوفیان کامروز باری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صلا ای صوفیان کامروز باری سماع است و نشاط و عیش آری صلا کز شش جهت درها گشاده ست ز قعر بحر پیدا شد غباری صلا کاین مغزها امروز پر شد ز بوی وصل جانی جان سپاری صلا که یافت هر گوشی و هوشی ز بی هوشی مطلق گوشواری صلا که ساعتی دیگر نیابی ز مشرق تا به مغرب هوشیاری در آن میدان که دیاری نمی گشت به هر گوشه ست روحانی سواری چو هیزم اندر این آتش درآیید که تا هفتم فلک دارد شراری میان شوره خاک نفس جز وی به هر سویی درختی جویباری تو اندر باغ ها دیدی که گیرد درختی مر درختی را کناری مولانا بلخی