مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۶۶۴: از این تنگین قفس جانا پریدی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از این تنگین قفس جانا پریدی وزین زندان طراران رهیدی ز روی آینه گل دور کردی در آیینه بدیدی آنچ دیدی خبرها می شنیدی زیر و بالا بر آن بالا ببین آنچ شنیدی چو آب و گل به آب و گل سپردی قماش روح بر گردون کشیدی ز گردش های جسمانی بجستی به گردش های روحانی رسیدی بجستی ز اشکم مادر که دنیاست سوی بابای عقلانی دویدی بخور هر دم می شیرینتر از جان به هر تلخی که بهر ما چشیدی گزین کن هر چه می خواهی و بستان چو ما را بر همه عالم گزیدی از این دیگ جهان رفتی چو حلوا به خوان آن جهان زیرا پزیدی اگر چه بیضه خالی شد ز مرغت برون بیضه عالم پریدی در این عالم نگنجی زین سپس تو همان سو پر که هر دم در مزیدی خمش کن رو که قفل تو گشادند اجل بنمود قفلت را کلیدی مولانا بلخی