مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۶۶۱: کجا شد عهد و پیمانی که کردی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کجا شد عهد و پیمانی که کردی کجا شد قول و سوگندی که خوردی نگفتی چرخ تا گردان بود گرد از این سرگشته هرگز برنگردی نگفتی تا بود خورشید دلگرم نکاهد گرم ما را هیچ سردی نگفتی یک دل و مردانه باشیم به جان جمله مردان و بمردی مرا گویی اگر من جور کردم بدان کردم که پیش از من تو کردی چرا شاید که با چون من گدایی چو تو شاهنشهی گیرد نبردی میان ما و تو سرکنگبین است ز من سرکه ز تو شکرنوردی چو من سرکه فروشم پس تو شکر بیفزا چون به شیرینی تو فردی منم خاک و چو خاکی باد یابد تو عذرش نه مگویش گرد کردی نباشد راه را عار از چو من گرد که زر را عار نبود رنگ زردی شهاب آتش ما زنده بادا چو القاب شهاب سهروردی مولانا بلخی