مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۶۵۱: کریما تو گلی یا جمله قندی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کریما تو گلی یا جمله قندی که چون بینی مرا چون گل بخندی عزیزا تو به بستان آن درختی که چون دیدم تو را بیخم بکندی چه کم گردد ز جاهت گر بپرسی که چونی در فراقم دردمندی من آنم کز فراقت مستمندم تو آنی که خلاص مستمندی در این مطبخ هزاران جان به خرج است ببین تو ای دل پرخون که چندی چو حلقه بر درت گر چه مقیمم چه چاره چون تو بر بام بلندی بیا ای زلف چوگان حکم داری که چون گویم در این میدان فکندی سپند از بهر آن باشد که سوزد دلا می سوز دلبر را سپندی بیا ای جام عشق شمس تبریز که درد کهنه را تو سودمندی مولانا بلخی