مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۶۴۳: ای شاه تو ترکی عجمی وار چرایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای شاه تو ترکی عجمی وار چرایی تو جان و جهانی تو و بیمار چرایی گلزار چو رنگ از صدقات تو ببردند گلزار بده زان رخ و پرخار چرایی الحق تو نگفتی و دم باده او گفت ای خواجه منصور تو بر دار چرایی در غار فتم چون دل و دلدار حریفند دلدار چو شد ای دل در غار چرایی آن شاه نشد لیک پی چشم بد این گو گر شاه بشد مخزن اسرار چرایی گر بیخ دلت نیست در آن آب حیاتش ای باغ چنین تازه و پربار چرایی گر راه نبرده ست دلت جانب گلزار خوش بو و شکرخنده و دلدار چرایی گر دیو زند طعنه که خود نیست سلیمان ای دیو اگر نیست تو در کار چرایی بر چشمه دل گر نه پری خانه حسن است ای جان سراسیمه پری دار چرایی ای مریم جان گر تو نه ای حامل عیسی زان زلف چلیپا پی زنار چرایی گر از می شمس الحق تبریز نه مستی پس معتکف خانه خمار چرایی مولانا بلخی