مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۶۴۱: گیرم که نبینی رخ آن دختر چینی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گیرم که نبینی رخ آن دختر چینی از جنبش او جنبش این پرده نبینی از تابش آن مه که در افلاک نهان است صد ماه بدیدی تو در اجزای زمینی ای برگ پریشان شده در باد مخالف گر باد نبینی تو نبینی که چنینی گر باد ز اندیشه نجنبد تو نجنبی و آن باد اگر هیچ نشیند تو نشینی عرش و فلک و روح در این گردش احوال اشتر به قطارند و تو آن بازپسینی می جنب تو بر خویش و همی خور تو از این خون کاندر شکم چرخ یکی طفل جنینی در چرخ دلت ناگه یک درد درآید سر برزنی از چرخ بدانی که نه اینی ماه نهمت چهره شمس الحق تبریز ای آنک امان دو جهان را تو امینی تا ماه نهم صبر کن ای دل تو در این خون آن مه تویی ای شاه که شمس الحق و دینی مولانا بلخی