مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۵۸۴: ماییم در این گوشه پنهان شده از مستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ماییم در این گوشه پنهان شده از مستی ای دوست حریفان بین یک جان شده از مستی از جان و جهان رسته چون پسته دهان بسته دم ها زده آهسته زان راز که گفتستی ماییم در این خلوت غرقه شده در رحمت دستی صنما دستی می زن که از این دستی عاشق شده بر پستی بر فقر و فرودستی ای جمله بلندی ها خاک در این پستی جز خویش نمی دیدی در خویش بپیچیدی شیخا چه ترنجیدی بی خویش شو و رستی بربند در خانه منمای به بیگانه آن چهره که بگشادی و آن زلف که بربستی امروز مکن جانا آن شیوه که دی کردی ما را غلطی دادی از خانه برون جستی صورت چه که بربودی در سر بر ما بودی برخاستی از دیده در دلکده بنشستی شد صافی بی دردی عقلی که توش بردی شد داروی هر خسته آن را که توش خستی ای دل بر آن ماهی زین گفت چه می خواهی در قعر رو ای ماهی گر دشمن این شستی مولانا بلخی