مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۵۶۸: یک حمله و یک حمله کآمد شب و تاریکی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یک حمله و یک حمله کآمد شب و تاریکی چستی کن و ترکی کن نی نرمی و تاجیکی داریم سری کان سر بی تن بزید چون مه گر گردن ما دارد در عشق تو باریکی شاهیم نه سه روزه لعلیم نه پیروزه عشقیم نه سردستی مستیم نه از سیکی من بنده خوبانم هر چند بدم گویند با زشت نیامیزم هر چند کند نیکی عشاق بسی دارد من از حسد ایشان بیگانه همی باشم از غایت نزدیکی روپوش کند او هم با محرم و نامحرم گویند فلان بنده گوید که عجب کی کی طفلی است سخن گفتن مردی است خمش کردن تو رستم چالاکی نی کودک چالیکی مولانا بلخی