مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۵۵۸: الا ای نقش روحانی چرا از ما گریزانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
الا ای نقش روحانی چرا از ما گریزانی تو خود از خانه آخر ز حال بنده می دانی به حق اشک گرم من به حق روی زرد من به پیوندی که با تستم ورای طور انسانی اگر عالم بود خندان مرا بی تو بود زندان بس است آخر بکن رحمی بر این محروم زندانی اگر با جمله خویشانم چو تو دوری پریشانم مبادا ای خدا کس را بدین غایت پریشانی بر آن پای گریزانت چه بربندم که نگریزی به جان بی وفا مانی چو یار ما گریزانی ور از نه چرخ برتازی بسوزی هفت دریا را بدرم چرخ و دریا را به عشق و صبر و پیشانی وگر چو آفتابی هم روی بر طارم چارم چو سایه در رکاب تو همی آیم به پنهانی مولانا بلخی