مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۵۲۳: دل آتش پرست من که در آتش چو گوگردی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل آتش پرست من که در آتش چو گوگردی به ساقی گو که زود آخر هم از اول قدح دردی بیا ای ساقی لب گز تو خامان را بدان می پز زهی بستان و باغ و رز کز آن انگور افشردی نشان بدهم که کس ندهد نشان این است ای خوش قد که آن شب بردیم بیخود بدان مه روم بسپردی تو عقلا یاد می داری که شاه عقلم از یاری چو داد آن باده ناری به اول دم فرومردی دو طشت آورد آن دلبر یکی ز آتش یکی پرزر چو زر گیری بود آذر ور آتش برزنی بردی ببین ساقی سرکش را بکش آن آتش خوش را چه دانی قدر آتش را که آن جا کودک خردی ز آتش شاد برخیزی ز شمس الدین تبریزی ور اندر زر تو بگریزی مثال زر بیفسردی مولانا بلخی