مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۴۹۳: رو بنمودی به تو گر همگی نه جانمی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رو بنمودی به تو گر همگی نه جانمی دیده شدی نشان من گر نه که بی نشانمی سیمبرا نه من زرم لعل لبا نه گوهرم جوهر زر نمودمی گر نه درون کانمی لطف توام نمی هلد ور نه همه زمانه را از هوس تو ای شکر همچو مگس برانمی گلبن جان به عشق تو گفت اگر نترسمی سوسن وار گشتمی سر همه سر زبانمی گوید خلق عاقلی یک نفسی به خود بیا گفتم اگر چنینمی یک نفسی چنانمی سیم قبای ماه اگر لایق کوی تو بدی من کمرش گرفتمی سوی تواش کشانمی موج هوای عشق تو گر هلدی دمی مرا آتش ها بکشتمی چاره عاشقانمی گر نه ز تیر غیرت او چشم زمانه دوختی فاش و عیان به دست او بر مثل کمانمی از تبریز و شمس دین رمز و کنایت است این آه چه شدی که پیش او من شده ترجمانمی مولانا بلخی