مولانا بلخی
ترجیعات
سی و ششم: فتاد این دل به عشق پادشاهی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فتاد این دل به عشق پادشاهی دو عالم را ز لطف او پناهی اگر لطفش نماید رخ به آتش ز آتشها برون روید گیاهی چو بردابرد حسنش دید جانم برفت آن های و هویم، ماند آهی اگر حسنش بتابد بر سر خاک ز هر خاکی برآید قرص ماهی قیامتهای آن چشم سیاهش بپوشانید جانم را سیاهی ز تلخ هجر او، شکر چو زهری ز خون خونین شده هر خاک راهی زمین تا آسمان آتش گرفتی اگر نی مژده دادی گاه گاهی دو صد یوسف نماید از خیالش که هریک را ذقن بر، طرفه چاهی بهر چاهی ازان چهها درافتم چو یوسف ز آن چه افتم من به چاهی ***** ایا مخدوم شمس الدین تبریز ازین جانهای پرآتش مپرهیز ***** چو چنگ عشق او بر ساخت سازی به گوش جان عاشق گفت رازی بزد در بیشهٔ جان، عشقش آتش بسوزانید هرجا بد مجازی نمازی گردد آن جانی که دارد به پیش قبلهٔ حسنش نمازی ز فر جان عشق انگیز شاهی نهد بر اطلس بختش طرازی هر آن زاغی که چید از خرمن او یکی دانه، دمی وا گشت بازی زرایرهای روحی می سرایند ز عشق روی او پردهٔ حجازی چه می ترسی ز مردن؟! رو تو بستان ز عشقش عمر بی مرگی، درازی چه عمری، عمر شیرینی، لطیفی لطیفی، مست عشقی، پاک بازی ولیکن ناز، او را زیبد ای جان مکن زنهار با نازش، تو نازی ***** خداوند شمس دین، زان جام پیشین بریزا در دهان جان ریشین مولانا بلخی