مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۴۱۴: ز لقمهای که بشد دیده تو را پرده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز لقمه ای که بشد دیده تو را پرده مخور تو بیش که ضایع کنی سراپرده حیات خویش در آن لقمه گر چه پنداری ضمیر را سبل است آن و دیده را پرده چرا مکن تو در این جا مگو چرا نکنم که چشم جان را گشته است این چرا پرده طلسم تن که ز هر زهر شهد بنموده ست عروس پرده نموده ست مر تو را پرده چو لقمه را ببریدی خیال پیش آید خیال هاست شده بر در صفا پرده خیال طبع به روی خیال روح آید ز عقل نعره برآید که جان فزا پرده دلا جدا شو از این پرده های گوناگون هلا که تا نکند مر تو را جدا پرده مولانا بلخی