مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۴۱۲: چو مست روی توام ای حکیم فرزانه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو مست روی توام ای حکیم فرزانه به من نگر تو بدان چشم های مستانه ز چشم مست تو پیچد دلم که دیوانه است که جنس همدگر افتاد مست و دیوانه دل خراب مرا بین خوشی به من بنگر که آفتاب نظر خوش کند به ویرانه بکن نظر که بدان یک نظر که درنگری درخت های عجب سر کند ز یک دانه دو چشم تو عجمی ترک و مست و خون ریزند که می زند عجمی تیرهای ترکانه مرا و خانه دل را چنان به یغما برد که می دود حسنک پابرهنه در خانه به باغ روی تو آییم و خانه برشکنیم هزار خانه چو صحرا کنیم مردانه صلاح دین تو چو ماهی و فارغی زین شرح که فارغ است سر زلف حور از شانه مولانا بلخی