مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۳۹۰: آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده فردا از او ببینی صد حور رو گشاده بنگر به شهوت خود ساده ست و صاف بی رنگ یک عالمی صنم بین از ساده ای بزاده زنبور شهد جانت هر چند ناپدید است شش خانه های او بین از شهد پر نهاده اندازه تن تو خود سه گز است و کمتر در خان خود تو بنگر از نه فلک زیاده تا چند کاسه لیسی این کوزه بر زمین زن برگیر کاه گل را از روی خنب باده سجاده آتشین کن تا سجده صاف گردد آتش رخی برآید از زیر این سجاده آید سوارگشته بر عشق شمس تبریز اندر رکاب آن شه خورشید و مه پیاده مولانا بلخی