مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۳۸۷: پیغام زاهدان را کآمد بلای توبه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیغام زاهدان را کآمد بلای توبه با آن جمال و خوبی آخر چه جای توبه هم زهد برشکسته هم توبه توبه کرده چون هست عاشقان را کاری ورای توبه چون از جهان رمیدی در نور جان رسیدی چون شمع سر بریدی بشکن تو پای توبه شرط است بی قراری با آهوی تتاری ترک خطا چو آمد ای بس خطای توبه در صید چون درآید بس جان که او رباید یک تیر غمزه او صد خونبهای توبه چون هر سحر خیالش بر عاشقان بتازد گرد غبار اسبش صد توتیای توبه از باده لب او مخمور گشته جان ها و آن چشم پرخمارش داده سزای توبه تا باغ عاشقان را سرسبز و تازه کردی حسنت خراب کرده بام و سرای توبه ای توبه برگشاده بی شمس حق تبریز روزی که ره نماید ای وای وای توبه مولانا بلخی