مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۳۶۳: ای ز هندستان زلفت رهزنان برخاسته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ز هندستان زلفت رهزنان برخاسته نعره از مردان مرد و از زنان برخاسته آتش رخسار تو در بیشه جان ها زده دود جان ها برشده هفت آسمان برخاسته جوی های شیر و می پنهان روان کرده ز جان وز معانی ساقیان همچو جان برخاسته کفر را سرمه کشیده تا بدیده کفر نیز شاهد دین را میان مؤمنان برخاسته تن چو دیوار و پس دیوار افتاده دلی در بیان حال آن دل این زبان برخاسته رو خرابی ها نگر در خانه هستی ز عشق سقف خانه درشکسته آستان برخاسته گر چه گوید فارغم از عاشقان لیکن از او بر سر هر عاشقی صد مهربان برخاسته شمس تبریزی چو کان عشق باقی را نمود خون دل یاقوت وار از عکس آن برخاسته مولانا بلخی