مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۳۵۸: ماییم و دو چشم و جان خیره
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ماییم و دو چشم و جان خیره بنگر تو به عاشقان خیره تو چون مه و ما به گرد رویت سرگشته چو آسمان خیره عقل است شبان به گرد احوال فریاد از این شبان خیره در دیده هزار شمع رخشان وین دیده چو شمعدان خیره از شرق به غرب موج نور است سر می کند از نهان خیره بیرون ز جهان مرده شاهی است وز عشق یکی جهان خیره گویی که مرا از او نشان ده خیره چه دهد نشان خیره از چشم سیه سپید پرخون کز چشم بود زبان خیره در روی صلاح دین تو بنگر تا دریابی بیان خیره مولانا بلخی