مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۳۴۱: سماع آمد هلا ای یار برجه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سماع آمد هلا ای یار برجه مسابق باش و وقت کار برجه هزاران بار خفتی همچو لنگر مثال بادبان این بار برجه بسی خفتی تو مست از سرگرانی چو کردندت کنون بیدار برجه هلا ای فکرت طیار برپر تو نیز ای قالب سیار برجه هلا صوفی چو ابن الوقت باشد گذر از پار و از پیرار برجه به عشق اندرنگنجد شرم و ناموس رها کن شرم و استکبار برجه وگر کاهل بود قوال عارف بدو ده خرقه و دستار برجه سماح آمد رباح از قول یزدان که عشقی به ز صد قنطار برجه به عشق آنک فرشت گوهر آمد چو موج قلزم زخار برجه چو زلفین ار فروسو می کشندت تو همچون جعد آن دلدار برجه صلایی از خیال یار آمد خیالانه تو هم ز اسرار برجه بسی در غدر و حیلت برجهیدی یکی از عالم غدار برجه بسی بهر قوافی برجهیدی خموشی گیر و بی گفتار برجه مولانا بلخی