مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۳۳۱: ای دلبر بیصورت صورتگر ساده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دلبر بی صورت صورتگر ساده وی ساغر پرفتنه به عشاق بداده از گفتن اسرار دهان را تو ببسته و آن در که نمی گویم در سینه گشاده تا پرده برانداخت جمال تو نهانی دل در سر ساقی شد و سر در سر باده صبحی که همی راند خیال تو سواره جان های مقدس عدد ریگ پیاده و آن ها که به تسبیح بر افلاک بنامند تسبیح گسستند و گرو کرده سجاده جان طاقت رخسار تو بی پرده ندارد وز هر چه بگوییم جمال تو زیاده چون اشتر مست است مرا جان ز پی تو بر گردن اشتر تن من بسته قلاده شمس الحق تبریز دلم حامله توست کی بینم فرزند بر اقبال تو زاده مولانا بلخی