مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۲۹۵: سراندازان همیآیی نگارین جگرخواره
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سراندازان همی آیی نگارین جگرخواره دلم بردی نمی دانم چه آوردی دگرباره فغان از چشم مکارت کز اول بود این کارت که پاره پاره پیش آیی و بربایی دل پاره برای ماه بی چون را کشیدی جور گردون را مسلم گشت مجنون را که عاقل نیست این کاره بیار آن جام پرآتش که تا ما درکشیمش خوش به عشق روی آن مه وش برون از چرخ و استاره بزن آتش به کشت من فکن از بام طشت من که کار عشق این باشد که باشد عاشق آواره اگر زخمی زنی از کین به قصد این دل مسکین بزن که زخم بردارد چه باید کرد بیچاره دلم شد جای اندیشه و یا دکان پرشیشه بگو ای شمس تبریزی دلت سنگ است یا خاره مولانا بلخی