مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۲۰۰: ساقی روحانیان روح شدم خیز خیز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقی روحانیان روح شدم خیز خیز تا که ببینند خلق دبدبه رستخیز دوش مرا شاه خواند بر سر من حکم راند در تن من خون نماند خون دل رز بریز با دل و جان یاغیم بی دل و جان می زیم باطن من صید شاه ظاهر من در گریز ای غم و اندیشه رو باده و بای غمست چونک بغرید شیر رو چو فرس خون بمیز کشته شوم هر دمی پیش تو جرجیس وار سر بنهادن ز من وز تو زدن تیغ تیز تشنه ترم من ز ریگ ترک سبو گیر و دیگ با جگر مرده ریگ ساقی جان در ستیز تا می دل خورده ام ترک جگر کرده ام چونک روم در لحد زان قدحم کن جهیز ترک قدح کن بیار ساغر زفت ای نگار ساغر خردم سبوست من چه کنم کفجلیز شمس حق و دین بتاب بر من و تبریزیان تا که ز تف تموز سوزد پرده حجیز مولانا بلخی