مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۱۹۷: اگر آتش است یارت تو برو در او همیسوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر آتش است یارت تو برو در او همی سوز به شب فراق سوزان تو چو شمع باش تا روز تو مخالفت همی کش تو موافقت همی کن چو لباس تو درانند تو لباس وصل می دوز به موافقت بیابد تن و جان سماع جانی ز رباب و دف و سرنا و ز مطربان درآموز به میان بیست مطرب چو یکی زند مخالف همه گم کننده ره را چو ستیزه شد قلاوز تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید تو یکی نه ای هزاری تو چراغ خود برافروز که یکی چراغ روشن ز هزار مرده بهتر که به است یک قد خوش ز هزار قامت کوز مولانا بلخی