مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۱۴۲: درخت اگر متحرک بدی به پا و به پر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درخت اگر متحرک بدی به پا و به پر نه رنج اره کشیدی نه زخمه های تبر ور آفتاب نرفتی به پر و پا همه شب جهان چگونه منور شدی بگاه سحر ور آب تلخ نرفتی ز بحر سوی افق کجا حیات گلستان شدی به سیل و مطر چو قطره از وطن خویش رفت و بازآمد مصادف صدف او گشت و شد یکی گوهر نه یوسفی به سفر رفت از پدر گریان نه در سفر به سعادت رسید و ملک و ظفر نه مصطفی به سفر رفت جانب یثرب بیافت سلطنت و گشت شاه صد کشور وگر تو پای نداری سفر گزین در خویش چو کان لعل پذیرا شو از شعاع اثر ز خویشتن سفری کن به خویش ای خواجه که از چنین سفری گشت خاک معدن زر ز تلخی و ترشی رو به سوی شیرینی چنانک رست ز تلخی هزار گونه ثمر ز شمس مفخر تبریز جوی شیرینی از آنک هر ثمر از نور شمس یابد فر مولانا بلخی