مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۱۲۶: سست مکن زه که من تیر توام چارپر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سست مکن زه که من تیر توام چارپر روی مگردان که من یک دله ام نی دوسر از تو زدن تیغ تیز وز دل و جان صد رضا یک سخنم چون قضا نی اگرم نی مگر گر بکشی ذوالفقار ثابتم و پایدار نی بگریزم چو باد نی بمرم چون شرر جان بسپارم به تیغ هیچ نگویم دریغ از جهت زخم تیغ ساخت حقم چون سپر تیغ زن ای آفتاب گردن شب را به تاب ظلمت شب ها ز چیست کوره خاک کدر معدن صبرست تن معدن شکر است دل معدن خنده ست شش معدن رحمت جگر بر سر من چون کلاه ساز شها تختگاه در بر خود چون قبا تنگ بگیرم به بر گفت کسی عشق را صورت و دست از کجا منبت هر دست و پا عشق بود در صور نی پدر و مادرت یک دمه ای عشق باخت چونک یگانه شدند چون تو کسی کرد سر عشق که بی دست او دست تو را دست ساخت بی سر و دستش مبین شکل دگر کن نظر رنگ همه روی ها آب همه جوی ها مفخر تبریز دان شمس حق ای دیده ور مولانا بلخی