مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۱۲۰: مستیم و بیخودیم و جمال تو پرده در
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مستیم و بیخودیم و جمال تو پرده در زین پس مباش ماها در ابر و پرده در ما جمع عاشقان تو خوش قد و قامتیم ما را صلای فتنه و شور و هزار شر خورشید تافتست ز روی تو چاشتگاه در عشق قرص روی تو رفتیم بام بر مستیست در سر از می و این تاب آفتاب در سر بتافتست پس از دست رفت سر ای مطرب هوای دل عاشقان روح بنواز لحن جان که تننتن لطیفتر تا جان ها ز خرقه تن ها برون شود تا بر سرین خرقه رود جان باخبر از جام صاف باده تو خاشاک جسم را بردار تا نهیم به اقبال بر به بر تا دیده ها گذاره شود از حجاب ها تا وارهد ز خانه و مان و ز بام و در سیمرغ جان و مفخر تبریز شمس دین بیند هزار روضه و یابد هزار پر مولانا بلخی