مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۱۱۲: بر منبرست این دم مذکر مذکر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر منبرست این دم مذکر مذکر چون چشمه روانه مطهر مطهر بر منبری بلندی دانای هوشمندی بر پای منبر او مکرر مکرر هر لفظ او جهانی روشن چو آسمانی بگشاده در بیانی مقرر مقرر زین گونه درگشایی داده تو را رهایی از حبس خاکدانی مکدر مکدر بنهاده نردبانی از صنعت زبانی بر بام آسمانی مدور مدور نور از درون هیزم بیرون کشید آتش آتش ز خود نیامد منور منور آتش به فعل مردم زاید ز سنگ و آهن و اختر به امر زاید مدبر مدبر مر هر پیمبری را بودست معجز نو چون نیست معجزه او مشهر مشهر مسعود از اوست نحسی فردوس از او است حبسی محکوم از اوست نفسی مزور مزور این منبر و مذکر در نفس توست در سر اما در این طلب تو مقصر مقصر مولانا بلخی