مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۱۰۴: باز شد در عاشقی بابی دگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز شد در عاشقی بابی دگر بر جمال یوسفی تابی دگر مژده بیداران راه عشق را آنک دیدم دوش من خوابی دگر ساخته شد از برای طالبان غیر این اسباب اسبابی دگر ابرها گر می نبارد نقد شد از برای زندگی آبی دگر یارکان سرکش شدند و حق بداد غیر این اصحاب اصحابی دگر سبزه زار عشق را معمور کرد عاشقان را دشت و دولابی دگر وین جگرهایی که بد پرزخم عشق شد درآویزان به قلابی دگر عشق اگر بدنام گردد غم مخور عشق دارد نام و القابی دگر کفشگر گر خشم گیرد چاره شد صوفیان را نعل و قبقابی دگر گر نداند حرف صوفی دان که هست دردهای عشق را بابی دگر از هوای شمس دین آموختم جانب تبریز آدابی دگر مولانا بلخی