مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۰۹۹: ای نهاده بر سر زانو تو سر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای نهاده بر سر زانو تو سر وز درون جان جمله باخبر پیش چشمت سرکش روپوش نیست آفرین ها بر صفای آن بصر بحر خونست ای صنم آن چشم نیست الحذر ای دل ز زخم آن نظر در مژه او گر چه دل را مژده هاست الحذر ای عاشقان از وی حذر او به زیر کاه آب خفته ست پا منه گستاخ ور نی رفت سر خفته شکلی اصل هر بیدادیی تا ز خوابش تو نخسپی ای پسر پاره خواهم کرد من جامه ز تو ای برادر پاره ای زین گرمتر سرکه آشامی و گویی شهد کو دست تو در زهر و گویی کو شکر روح را عمریست صابون می زنی یا تو را خود جان نبودست ای مگر تا به کی صیقل زنی آیینه را شرم بادت آخر از آیینه گر سوی بحر شمس تبریزی گریز تا برآرد ز آینه جانت گهر مولانا بلخی