مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۰۹۶: گر ز سر عشق او داری خبر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر ز سر عشق او داری خبر جان بده در عشق و در جانان نگر عشق دریاییست و موجش ناپدید آب دریا آتش و موجش گهر گوهرش اسرار و هر سویی از او سالکی را سوی معنی راه بر سر کشی از هر دو عالم همچو موی گر سر مویی از این یابی خبر دوش مستی خفته بودم نیم شب کاوفتاد آن ماه را بر ما گذر دید روی زرد من در ماهتاب کرد روی زرد ما از اشک تر رحمش آمد شربت وصلم بداد یافت یک یک موی من جانی دگر گر چه مست افتاده بودم از شراب گشت یک یک موی بر من دیده ور در رخ آن آفتاب هر دو کون مست لایعقل همی کردم نظر مولانا بلخی