مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۰۷۰: گر به خلوت دیدمی او را به جایی سیر سیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر به خلوت دیدمی او را به جایی سیر سیر بی رقیبش دادمی من بوسه هایی سیر سیر بس خطاها کرده ام دزدیده لیکن آرزوست با لب ترک خطا روزی خطایی سیر سیر تا یکی عشرت ببیند چرخ کو هرگز ندید عشرت کدبانوی با کدخدایی سیر سیر یک به یک بیگانگان را از میان بیرون کنید تا کنارم گیرد آن دم آشنایی سیر سیر دست او گیرم به میدان اندرآیم پای کوب می زنم زان دست با او دست و پایی سیر سیر ای خوشا روزی که بگشاید قبا را بند بند تا کشم او را برهنه بی قبایی سیر سیر در فراق شمس تبریزی از آن کاهید تن تا فزاید جان ها را جان فزایی سیر سیر مولانا بلخی